نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی، موفقیت ، و سبک زندگی سالم

نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی، موفقیت ، و سبک زندگی سالم

ارائه خدمات مشاوره در حوزه مسائل فردی ،خانوادگی و اعتیاد
اینستاگرام :azadinaghsh_counselor@
تعیین وقت مشاوره از طریق ارسال پیام به دایرکت

رهایی از افسردگی شدید

چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۳۱ ب.ظ

مقدمه

پیامدهای افسردگی

افسردگی یکی از ناتوان کننده ترین اختلال های روانپزشکی است . این اختلال مهم ترین عامل ناتوانی افراد 15 تا 44 ساله در ایالات متحده و نیز در جهان محسوب می شود . تقریبا می توان علت این وضعیت را در مزمن و بازگشت پذیر بودن این بیماری دانست. متاسفانه 76% افراد مبتلا به افسردگی متوسط و 61% افراد مبتلا به افسردگی شدید، هرگز تحت درمان قرار نمی گیرند. به علاوه 80% افراد افسرده در کارکردهای روزانه، به ویژه در شغل خود با مشکل مواجه هستند . نیمی از علل کاهش کارایی به دلیل غیبت از کار و همچنین از کارافتادگی کوتاه مدت است. افرادی که علائم افسردگی دارند 2/17 برابر بیش از دیگران به بیماری های شایع جسمانی مبتلا می شوند و حتی در حین انجام وظیفه ، کارایی شان به علت ناتوانی در تمرکز، بازدهی کم و ناتوانی در سازماندهی کارها کاهش می یابد. بنابراین جای تعجب نیست که نرخ بیکاری افراد افسرده هفت برابر بیشتر از دیگران باشد. اگرچه افسردگی یک بیماری ناتوان کننده است، اما احتمال درمان آن بسیار بالا است . در واقع کاربرد درمان های ترکیبی ، استفاده از درمان دارویی و به ویژه به کارگیری درمان شناختی رفتاری، احتمال بهبودی را بیشتر می کند.

 

درمان دارویی افسردگی در لینک زیر :

درمان سریع افسردگی

 

درمان افسردگی بدون دارو

 

روانکاوی افسردگی

رکن اصلی همه نظریه های روانکاوی درباره افسردگی این است که افسردگی یعنی واکنش در مقابل فقدان مثلا از دست دادن یکی از بستگان نزدیک و یا ممکن است به صورت از دست دادن سمبولیک نشان داده شود مثلا از دست دادن شغل می تواند معادل از دست دادن یکی از عزیزان به حساب آید. نظریه های روانکاوی معتقدند که فرد با درون ریزی خشم ناشی از این فقدان ، به آن واکنش نشان می دهد. این کار باعث می شود که از خودش متنفر شود و در نتیجه عزت نفسش پایین بیاید.

هدف از روانکاوی این است که به فرد کمک کند تا از کشمکش های سرکوب شده آگاه شود و خشمی را که درون ریزی کرده است بیرون بریزد. افراد افسرده باید در کشمکش ها و روابط دشوار خود با افرادی که به آنها دلبستگی دارند، مثل والدین، کند وکاو کنند و درباره مکانیسمهای دفاعی که مدتهاست از انها استفاده می کنند، با روانکاوان صحبت کنند. ممکن است یک روانکاو با استفاده از تداعی آزاد یا تحلیل رویا، به درمانجو کمک کند تا خاطرات کودکی درباره بعضی فقدان ها را به یاد بیاورد. به این ترتیب روانکاوی افسردگی سعی دارد تا ریشه های علائم افسردگی را بیابد و به درمانجویان کمک کند تا متوجه شوند که تجربه های کودکی چگونه می توانند در ایجاد نشانه ها مؤثر واقع شوند و بر روابط بین فردی کنونی تأثیر بگذارند.

آموزش مهارت های اجتماعی

به عقیده بعضی روانشناسان، افسردگی دو ویژگی خاص دارد:

1) افراد افسرده در مهارت های اجتماعی کلی و ضروری برای تعاملات کارآمد و مؤثر ، نقص دارند.

2) رفتاری دارند که به نظر دیگران از جمله اعضای خانواده ، آزار دهنده است.

این دو ویژگی باعث می شوند که هم از فراوانی تعاملات اجتماعی افراد افسرده و هم از پاداش هایی که انها می توانند از تعاملات اجتماعی دریافت کنند، کاسته شود. در نتیجه این دو ویژگی، افسردگی افراد افزایش و شدت می یابد. از جمله تواناییهایی که نشان دهنده مهارت های اجتماعی هستند می توان ، تماس چشمی ، میمیک یا حرکات صورت متناسب با موضوع ، و سرعت واکنش در گفتگوها را نام برد. به منظور کاهش یا رفع این دو ویژگی افراد افسرده نوعی روان درمانی به نام آموزش مهارت های اجتماعی طراحی شده است که معتقد است علت ایجاد افسردگیف تا اندازه ای ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح و معاشرت با مردم است و تقویت مهارت های اجتماعی می تواند به رفع نشانه های اصلی افسردگی کمک کند. این کار می تواند موارد زیر را شامل شود: 

  • آموزش مهارت های اعتماد به نفس
  • آموزش مهارت قاطعیت و جرأت ورزی
  • مهارت های تعاملات کلامی
  • مهارت های گفتگو با جنس مخالف
  • مهارت های مصاحبه شغلی

درمان شناختی رفتاری افسردگی

نظریه های رفتارگرا روی شناسایی رفتارهای افسرده کننده و بعد تغییر آنها تمرکز می کنند. مثلا منزوی بودن و اجتناب کردن از فعالیت های روزمره می تواند به افکار و احساسات افسرده کننده منجر شود یا به حفظ آنها کمک کند. تغییر دادن این رفتارهای افسرده کننده می تواند به افزایش فرصت هایی برای دریافت تقویت مثبت منجر شود.

فعال سازی رفتاری برای درمان افسردگی

 در این برنامه ها، از فعالیت هایی که درمانجو احتمالا از آنها لذت خواهد برد، یا از فعالیت هایی که به آنها نیاز دارد تا زندگی عادی و راضی کننده داشته باشد، یک فهرست تهیه می شود. بعد از تهیه فهرست درمانجو می پذیرد که از آسانترین آنها آغاز کند و به شیوه ای منظم همه را انجام دهد. مطالعات نشان داده اند که بعد از مداخله های رفتاری، تغییرات شناختی ( فکری ) نیز به وجود می آید و این تغییرات می توانند به اندازه تغییرات شناختی حاصل از مداخله های شناختی مهم باشند. موارد جدید اضافه شده به روان درمانی فعال سازی رفتاری عبارتند از : خود نظارتی بر تجربه های خوشایند/ ناخوشایند و شناسایی اهداف رفتاری در زمینه های عمده زندگی( مثلا روابط و تحصیلات) که می توانند هدف رشد و تقویت قرار گیرند.

روش بازسازی شناختی

طبق نظریه شناختی بک در مورد افسردگی ، افکار و باورهای غلط و غیر منطقی نوعی عینک یا عدسی منفی  به وجود می آورند و افراد افسرده از داخل آن به خود ، دنیا ، و آینده نگاه می کنند و به این ترتیب افسردگی ادامه می یابد. روش بازسازی شناختی سه هدف دارد:

  • کمک به افراد افسرده برای شناسایی باورها و افکار منفی
  • به چالش کشیدن افکار منفی، غیر منطقی و مختل کننده
  • جایگزینی باورهای منفی با باورهای منطقی تر و سازگارانه تر

مثلا افراد افسرده معمولا باورها و  سبک های اسنادی دارند که نوعی" تعمیم افراطی" است . آنها به عدم موفقیت های خود مثلا مردودی در امتحان رانندگی، با جملاتی مثل " در هیچ کاری موفق نمی شوم " یا " ما که شانس نداریم " یا " دنیا علیه من است " واکنش نشان می دهند. فلسفه کلی شناخت درمانی برای افراد افسرده ، اصلاح سوگیری انها در پردازش اطلاعات است. در آموزش اسناد دوباره ، به درمانجویان کمک می شود تا به جای تفسیر مشکلات خود به روش های منفی ، کلی ، و ثابت ، که معمولا در افراد افسرده دیده می شود، آنها را به شیوه ای امیدوارانه تر و سازنده تر تفسیر کنند.

تکنیک های ذهن آگاهی

در درمان افسردگی یکی از سئوالات مهم این است که پس از بهبود ، چگونه می توان باز گشت احتمالی را پیش بینی کرد یا آن را از بین برد. به نظر می رسد که علت افزایش احتمال بازگشت افسردگی در افراد بهبود یافته این است که دوره های خلق منفی ( ملال ، غم ، اضطراب ، بی قراری)، باعث فعال شدن الگوهای تفکر منفی یا افسرده زا می شوند، مثل انتقاد از خود و ناامیدی . یعنی احساس افسردگی موجب فعال شدن دوباره تفکر منفی شده و فرد در یک دور باطل از نشانه های افسردگی متناوب درگیر می شود.

تکنیک های مایندفولنس ( ذهن آگاهی) برای این طراحی شده اند که رابطه بین دوره های خلق منفی و آغاز تفکر منفی را از بین ببرد. این نوع درمان به درمانجویان کمک می کند تا روی نقاط منفی رویدادها تمرکز نکنند، از افکار منفی خود آگاه باشند و آنها را صرفا برداشتی شخصی از واقعیت بدانند نه بازتاب دقیق واقعیت . برنامه های کاهش استرس مبتنی بر مایندفولنس نیز عناصری از مدیتیشن را به کار می برند تا به فرد یاد دهند که چگونه با استفاده از حواس پنجگانه خود ، از آنچه در ذهنش می گذرد آگاه شود . به درمانجو آموزش داده می شود که از افکار ، عواطف ، و تجربه های جسمی خود آگاه شود، آنها را به گونه ای متفاوت تفسیر کند، و افکار و احساسات خود را صرفا به عنوان رویدادهایی گذرا که برای لحظه ای وارد ذهن می شوند و لحظه ای بعد از آن بیرون می روند، در نظر بگیرد و خود را تسلیم آنها نکند. در واقع مایندفولنس ، آگاهی از تجربه کنونی به همراه پذیرش است.

 

بیشتر بخوانید:

مهمترین علت افسردگی

 

نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی

 

منابع:

- کتاب " مداخلات و طرح های درمانی برای افسردگی و اختلالات اضطرابی " تالیف رابرت لیهی و همکاران

- کتاب "آسیب شناسی روانی براساس dsm 5 "تالیف دکتر مهدی گنجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">